سلام
تجربیات یک فریلنسر تازه کار- شماره ۱۶
چند روز پیش توی یکی از نوشته های وبلاگ سعید رمضانی یک ایده جالب دیدم
این نوشته در مورد نوشتن پایان نامه و تنبلی هایی که برای انجام آن مرتکب می شویم اما ایده ای که مطرح شده برای کار من کاربردی بود
سعید عزیز در قسمتی از این متن یک ایده که برای من بسیار مناسب بود را معرفی کرده بود
چه ایده ای؟
قبلا هم گفته ام که کار من کپی رایتینگ یا نوشتن متن های تبلیغاتی و تولید محتوا است
اما خیلی اوقات برای نوشتن متن ها تنبلی می کنم و دقیقه آخر هول هولکی یک متن عجله ای تحویل کارفرما می دهم و در این حالت معمولا نه خودم از کارم راضی هستم و نه کارفرما
این تنبلی ام به دلیل کمالگرا بودن من است چون می خواهم متن خفنی خلق کنم که نمونه اش در دنیا وجود ندارد و طبیعتا در نوشته های اول نمی توانیم چنین متنی خلق کنیم
اما در نوشته سعید رمضانی گفته شد که ابتدا سعی کنیم یک متن صعیف و به حداقلی ترین شکل ممکن بنویسیم، متنی که شاید خودمان از آن خنده مان بگیرد و بعد سعی کنیم این متن را اصلاح کنیم
اصلاح کردن یک متن مزخرف و تبدیل آن به یک متن خفن از خلق کردن یک متن فاخر ساده تر است و فشار کمتری به ذهن وارد می کند
در حالی که ممکن است نتیجه هر دوحالت یکی باشد اما بااستفاده از ایده اصلاح “متن مزخرف” احتمال انجام کار بالا می رود
توی این چند روز بسیار از این ایده کار گرفتم و از نویسنده آن ممنونم