تجربیات یک فریلنسر تازه کار- شماره ۹
سلام
توی قسمت ۸ این سری نوشته ها گفتم که به دلیل پیگیری توانستم کاری را در تهران بگیرم
خیلی خوشحال بودم
اما
همیشه زمین به ساز ما نمیچرخد
این مجموعه هنوز به من خبر ندادند
و از آخرین اطلاعی که از آنها به دست آوردم اینطوری برداشت میشود که نمیخواهند با من کار کنند
البته خصومتی با من ندارند بلکه فقط فردی را میخواهند که بهصورت حضوری با آنها کار کند
کلی برنامه چیده بودم و شکمم را صابون زده بودن که قراره با یک مجموعه بزرگ کار کنم
اما چه کنیم که گاهی نمیشود!
توی دو سه هفته اخیر این چندمین بار هست که توی ذوقم میخورد و طبق پیشبینی هایم شرایط فراهم نمیشود
و این همه توی ذوق خوردن ها در طول عمرم بیسابقه بوده
ناراحت هستم ولی از آن مجموعه هیچ کینهای به دل ندارم و همچنان کارهایشان را دنبال میکنم
اما به خودم قول میدهم آنقدر تلاش کنم که این مجموعه و تمام مجموعه هایی که من را قبول نکردند پشیمان شوند و برای کار کردن با من صف بکشند (هرچند که این خیلی رویایی هست)
به هر حال زندگی جریان دارد