سلام

باید به یکی از اشتباهاتم اعتراف کنم

توی نوشته های قبلی، در مورد شروع کردن صحبت کردم

و می گفتم ما باید کارها رو شروع کنیم تا شانس انجام داده شدنش را بالا ببریم

این حرف درست است اما خیلی وقت ها مسئله ما شروع کردن نیست

همه ما یک‌عالمه کار را شروع کرده ایم اما آن ها را تمام نمی کنیم

به نظرم تمام کردن کارها از شروع کردنشان مهم تر است

 

به سال قبل خودم نگاه می کنم می‌بینم چندین کار ناتمام دارم که اگر نصفی از آن ها را تمام کرده بودم، جلوتر از الانم بودم

  • چند ایده کسب و کار
  • یادگیری زبان
  • ورزش بوکس
  • نوشتن کتاب الکترونیک
  • و…

 

وقت و انرژی که روی شروع کردن می گذاریم باید حداقل دوبرابرش را برای تمام کردن کارها بگذاریم

 

اما یک سوال:

برای اتمام کارها چه مشکلاتی پیش روی ما هست؟

چالش هایی که خود من برای تمام کردن کارهایم با آن ها روبه‌رو هستم عبارت اند از:

  • وسواس و کمالگرایی ( مدام فکر می کنم کار هنوز مشکل دارد و کامل نیست)
  • ترس از قضاوت شدن
  • تنبلی و اهمال‌کاری
  • عدم مهارت کافی
  • کم شدن انگیزه و انرژی
  • استفاده زیاد از شبکه‌های اجتماعی
  • کم بودن اعتماد به نفس

 

اگر بخواهم فرمولی برای انجام شدن کارها بگویم این است:

انجام دادن = شروع کردن + تمام کردن

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *