سلام

شاید شما به خاطر مهارت بالای یک نفر در کارش به شغل او علاقه مند شوید

مثلا ممکن است کتاب های ست گودین را بخوانید و به نویسندگی به سبک او علاقه مند شوید

 

و یا حتی مدت زیادی هست که وبلاگ نویسی می کنید و بازخورد خوبی از بازدیدکنندگان می گیرید

و اینجوری برداشت می کنید که شما نویسنده خوبی هستید

پس تصمیم می گیرید تا با شغل محتوا نویسی کارتان را شروع کنید

 

اما به احتمال بسیار زیاد هنگامی که کار را شروع می کنید حس تنهایی دارید

حس فردی که با آزوقه کم در یک صحرای بی آب و علف گیر افتاده

 

به نظرم  زمانی که شما تصمیم می گیرید تا کار مورد علاقه تان را به کسب و کار تبدیل کنید تا زمانی که آن کار را به صورت تفننی انجام می دهید زمین تا آسمان تفاوت دارد

 

و ۲ تا دلیل وجود دارد:

 

۱

زمانی که ما کاری را شروع می کنیم ممکن است از بی مهارتی و پایین بودن مهارت رنج ببریم و همین باعث این می شود تا ته دلمان خالی شود

و برای رفع این استرس باید مهارت مان را افزایش بدهیم و پا پس نکشیم

 

۲

زمانی که من نوشتن را بصورت تفننی و بدون هدف کسب درآمد انجام می دهم ممکن است به من بگویند: قلم خوبی داری و نوشته هایت را دوست دارم

اما زمانی که بخواهم از نوشتن پول در بیاورم همان افرادی که من را تشویق می کردند اگر مشتری من باشند ممکن است به منتقد من تبدیل شوند

چون زمانی که بصورت تفنتی می نویسم نوشته هایم را از دید کل نگاه می کنند اما زمانی که به من پول پرداخت کردند تا نوشته ای را بنویسم از من انتقاد می کنند چون نوشته هایم را جزئی می بینند

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *