توی پست قبل «تله کلیک» را نکوهش کردم، حالا توی این نوشته میخواهم یکْ راه جایگزین معرفی کنم.
ابتدا تعریف «تله کلیک» را مرور کنیم:
تله کلیک، محتوایی هیجانانگیز، فریبنده، مبهم و گمراهکننده است که به مقصدی بیربط و دروغین هدایت میشود که نمونهاش را زیاد در شبکههای اجتماعی دیدهایم.
قلاب چیست؟
قلابْ (Hook) بهترین گزینه بهجای استفاده از «تله کلیک» است.
بگذارید با یک تعریفِ شستهرُفته از قلاب، بحث را ادامه بدهم:
به ایدهای جذاب و خلاقانه که مخاطب را به خواندن، دیدن یا شنیدن محتوای ما علاقهمند میکند، قلاب هرگز دروغ نمیگوید و مخاطب را به مقصد درست میرساند.
اگر در محتوا و بهخصوص عنوانمان از قلاب استفاده کنیم، اولاً این قلاب توجه مخاطب هدفمان جلب میکند، ثانیاً او را به محتوایی کاربردی هدایت میکند.
و ثالثاً نتیجۀ دو مورد بالا؛ جلب اعتماد مخاطب است.
از نگاه مقایسهای؛ هدف اصلی قلاب، هدایت مخاطب به مقصد مناسب است.
اما هدف تله کلیک منحصراً گمراه کردن مخاطب و هدایت آنها به محتوایی دروغین است.
چرا باید از قلاب استفاده کنیم؟
در محتوا و تبلیغات میتوانیم برای کمک به فهم بهتر موضوع و رسیدن به مشتریان ایدئال، از قلاب استفاده کنیم، بدون دروغ و فریب
فرض کنید بهترین محصولات و ارزشمندترین خدمات را ارائه کنید اما اگر در جلبتوجه مردم به محصول و خدمتتان ناتوان باشید، افراد کمی شمارا کشف خواهند کرد قلاب به شما در جلبتوجه مخاطب یاری میرساند.
در بازاریابی، میتوانیم بگوییم قلاب یک اهرم برای اتصال مشتری به کسبوکار است.
انواع قلاب
قلابهای بیشماری داریم اما تمام آنها بر دو پایۀ مهم آفریده میشوند؛ کسب لذت و دفع ضرر.
قلاب کمک میکند تا محتوا با مخاطب خود ارتباط بگیرد همچنین حس خوبی در مخاطب ایجاد میکند و با او همدلی دارد.
یک قلاب میتواند برای مخاطب، الهامبخش باشد.
در محتواهای بعدیام، مهمترین قلابها به همراه نحوۀ استفاده از آنها را ارائه خواهم کرد.
پس تفاوت «قلاب» و «تله کلیک» در چیست؟
عمدۀ تفاوت این دو، به نحوۀ استفاده و هدف استفاده آنها برمیگردد، تله کلیک عموماً برای فریب و به دام انداختن مخاطب استفاده میشود درحالیکه قلاب، نظر مخاطب را به هدفی واقعی جذب میکند.
البته میتوانیم تله کلیک را نوعی قلاب بدانیم که برای مقاصد غیرانسانی استفاده میشود چون از نظر تکنیک، تله کلیک از همان تکنیکهای قلاب استفاده میکند.
پ.ن
نوروز ۱۴۰۱ مبارک